سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه دوستی اش را نابجا به کار گیرد، خود رادر معرض جدایی قرار داده است . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :4
کل بازدید :88958
تعداد کل یاداشته ها : 49
103/2/4
3:56 ع
موسیقی

انتخاب جزء لاینفک زندگى فردى و اجتماعى

آدمى را ظرفیت‏ها و قوه‏ هایى است که هویت و جوهره وجودى او را مى‏ نمایاند، قوه وهم و خیال، قوه خشم و غضب، قوه غریزه و شهوت و از جهتى نیز قوه عقل و ادراک، قوه اختیار و انتخاب و در نهایت قوه اراده و تصمیم؛ بعضى از این قوا با نباتات و حیوانات مشترک و بعضى ممیزى آدمى با دیگر موجودات به ‏شمار مى‏ آیند و لذا اهل نظر، قواى درونى انسان را به سه بعد اساسى نباتى، عاقله و ملهمه تقسیم مى ‏نمایند که بحث آن در جاى خود قابل پیگیرى است اما آنچه در این مقال به اقتضاى شرایط و به بهانه آزمون فوق‏ العاده مهم انتخابات، مدنظر نگارنده مى ‏باشد، عنصر انتخاب و اختیار است که اُس اساس حیات و زندگى بشر تلقى مى ‏گردد چه آن‏که لحظه‏ لحظه زندگى فردى و اجتماعى آدمى، خواسته و ناخواسته تحت تأثیر انتخابهاى ریز و درشت قرار دارد، منتهى به‏ دلیل روزمرگى و عادت، کمتر و یا اصلاً به چشم نمى ‏آید.

تنها چند مصداق سرنوشت‏ ساز و حساس همچون انتخاب شریک زندگى (همسر) و یا انتخاب رشته تحصیلى و یا انتخاب شغل، آن‏هم اگر با مطالعه و تحقیق و نگاه همه‏ جانبه صورت بپذیرد، تا حدودى به نظر مى ‏آید. هر انتخابى اگر بخواهد توأم با صلاح و موفقیت و رشد باشد و آدمى را به مقصود و مقصد برساند لامحاله باید از مؤلفه زیربنایى و اساسى معرفت و شناخت بهره‏ مند باشد و لذا خداى منان قبل از قوه اختیار و انتخاب، انسان را از ظرفیت و قوه «عقل» یعنى قدرت تعقل و تفکر که پشتوانه‏اى براى علم و آگاهى و معرفت و بصیرت است، برخوردار ساخت. نعمت عقل، لطف و کرامتى است از ناحیه حق تعالى که در صورت سلامت و پویایى، استعدادهاى آدمى را شکوفا و زمینه‏ هاى رشد و تعالى و پیشرفت را در حیات و زندگى بشر مهیا مى ‏سازد البته به شرط آن‏که جمیع انتخابها و بایدها و نبایدهاى انگیزشى و رفتارى و عملى انسان متأثر از آن باشد، چنان‏که امام صادق(علیه ‏السلام) فرمودند: «العقلُ ما عُبِد به الرحمن و اکتُسِب به الجنان»

                                                                                                                         (اصول کافی، ج 1، ص11)

 

 

معمولاً انتخابهاى مبتنى بر آگاهى و علم و بصیرت، اگر آدمى را به مقصود و مقصدش نرساند حداقل به‏ منزله تجربه‏اى ارزشمند براى ادامه راه محسوب مى‏ گردد.

چه بسیار رشد و پیشرفتها، امنیت و عدالتها، سربلندى و عزتها که از مجرای انتخابهاى صحیح و به‏ جا و به‏ موقع، متوجه حیات فردى و اجتماعى گردیده است و نیز چه بسیار ناکامى‏ ها و شکستها و خسارتهاى مادى و معنوى غیرقابل جبران که بر اثر انتخابهاى احساسى و به‏ دور از تعقل و بصیرت و آگاهى، گریبان بشر را گرفته است و حیات و زندگى وى را دچار چالش و یأس و ناامیدى و بن‏ بست نموده است!

البته عنصر انتخاب و اختیار پیش‏ مقدمه تصمیم و اراده است و در حوزه اراده و تصمیم است که اقدام و اجرا و عمل، شکل گرفته و رفتار آدمى عینیت و ظهور مى‏ یابد و به‏ دنبال آن به تناسب اهمیتش آثار و عوارض خوب و یا بدش آشکار مى ‏شود اما آنچه نباید هرگز فراموش نمود، نقش قوه اختیار و انتخاب است که سرنوشت را رقم مى‏زند چه آن‏که خداى متعال نیز فرمود: «فالهمها فجورها و تقویها قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها» (سوره شمس، آیات 10 - 8)

و لذا آدمى چه معتقد به قیامت باشد و چه نباشد، در قبال رفتارها و عمل خویش که بازخورد انتخابهاى وى مى‏ باشد، مسؤول و پاسخگو خواهد بود.

حال در حوزه حیات اجتماعى، به‏ ویژه نهادهاى حاکمیتى و حکومتى که به‏ نحوى به رأى و دخالت مستقیم توده‏ هاى مردم و اراده ملى، همچون مجلس خبرگان رهبرى و مجلس شوراى اسلامى وابسته مى‏ باشد، باید توجه داشت که در نظام اسلامى و حکومت برآمده از انقلاب مردمى ایران، علاوه بر اهمیت دمکراسى و جمهوریت که ناظر بر کانون قدرت یعنى اراده و عِرق ملى و حضور در صحنه آحاد مردم است، به ‏لحاظ مبتنى بودن بر شریعت و دین، از ویژگى معنوى و قداست خاصی نیز برخوردار مى ‏باشد و لذا مردم مسلمان و غیرتمند ایران نسبت به نهادهاى اجتماعى، نه فقط حساسیت ملی داشته بلکه از احساس مسئولیت و تعصب و غیرت دینی نیز برخوردار می‏باشند. روى این اصل، نه تنها حضور در صحنه‏ ها و پای صندوقهای رأی بلکه نسبت به انتخابهاى خود نیز حساسیت ویژه‏اى اعمال مى‏نمایند.

این‏که چه کسى و با چه ویژگیها و تجربه و تخصص و نیز با چه میزان تعهد نسبت به آرمانهاى ملى و انقلابى و دینى وارد خانه ملت و حریم قانونگذارى مى ‏شود و یا چه شخصیت عالم و مجتهدى با چه شرایط و ویژگیها و چه میزان پایبندى بر حمایت و تقویت رهبرى نظام وارد مجلس خبرگان رهبرى مى ‏شود، برایش بسیار مهم است. از این‏روى با وسواس و دقت و بررسى لازم به استقبال انتخابات مى‏ رود تا انتخابى مسئولانه و آگاهانه داشته باشد.

در نگاهى هرچند گذرا و کوتاه، متناسب با شرایط زمان، مجلسین خبرگان و شوراى اسلامى آینده را می‏ توان این‏گونه آرزو کرد:

مجلس شوراى اسلامى، مجلسی سرزنده و پویا، مسلط بر ضرورتها و نیازهاى داخل و شرایط و اوضاع منطقه و جهان اسلام و پایبند بر دیپلماسى فعال بر مبناى عزت، حکمت، مصلحت و به‏دور از هرگونه انفعال و ارتجاع، حافظ آرمانها و میراث شهیدان و امام(ره) و مطیع ولایت و رهبرى نظام با دغدغه حل معضلات و مشکلات اقتصادى بر مبناى سیاستهاى اقتصاد مقاومتى و ظرفیتهاى علمى و فرهنگى و اقتصادى و سیاسى داخل که با شجاعت و غیرت در برابر زورگویان عالم راست‏ قامت و استوار بایستد و تحت هیچ شرایطى کشور را به بیگانه نفروشد.

مجلس خبرگان رهبرى، مجلسى که علاوه بر آمادگى جهت کشف و تشخیص رهبرى و معرفى به توده‏هاى مردم، همواره به ‏صورت شبکه‏اى قابل اعتماد در اقصى نقاط کشور حول چند محور، دغدغه مستمر و مداومى داشته باشد:

 

1. تبیین‏ کننده منویات و ارشادات و راهبردها و سیاستهاى اعلامى و ابلاغى از سوی رهبر حکیم و فرزانه نظام‏

2. روشنگرى پیرامون جریانهاى معاند و مخالف نظام اسلامى‏

3. بازوى مشورتى در امور مختلف جامعه و کشور و پل ارتباطى فى ‏مابین توده‏ هاى مردم با رهبرى نظام‏

4. پشتیبانى و حمایت جدى و مؤثر از رهبرى نظام به‏ ویژه مواضع و سیاستهاى ابلاغى از ناحیه معظم ‏له‏

5. عمارگونه بودن و عمارگونه ظاهر شدن و عمل نمودن، چه آن‏که عمار، مبانى فکرى و سیاسى را از مولا و مقتدایش

مى‏ گرفت و چون راه را یافته بود، به‏ عنوان سپرى براى ولایت و امامت امت، جلوتر از امام در برابر کجى ‏ها و انحرافها وبدعتها موضع مى‏ گرفت.

6. کم نمودن دغدغه‏ هاى رهبرى و حتی‏الامکان برداشتن بارى از روى دوش رهبرى نظام.

به این امید که خروجى دو انتخابات بزرگ هفتم اسفند، به فضل الهى، استحکام و استمرار آرمانهاى انقلاب و نظام اسلامى و یأس و ناامیدى دشمنان ملت ایران باشد. ان‏شاءالله‏.